این عکس جایزه یونسکو را برده ... نمی دانم عکاس کیست ؟
باورکردنش سخت است ... خیلی سخت اما ....
گاهی میان مردم
در ازدحام شهر
غیر از تو هر چه هست فراموش می کنم
سرانگشت در خون خود میزد و مینوشت
دو سه حرف بر سنگ:
«به امید پیروزی واقعی
نه در جنگ،
که بر جنگ!»
" از قیصر
سرانگشت در خون خود میزد و مینوشت
دو سه حرف بر سنگ:
«به امید پیروزی واقعی
نه در جنگ،
که بر جنگ!»
" از قیصر
تا آستین کوتاهم آزارت ندهد
اصلا کمی بیندیش
آنگاه خواهی فهمید ،که خانه جای مترسک نیست
و مترسک ها چقدر هیچند
چفیه ام را که از خستگی هایم تر بود
در آن سوی خاکریز بستان
به چوب خشکی آویخته ام
سوگند خورده ام
جز دشمن کسی را نترسانم.
خلیل جوادی
می ترسم
«مرده باد » با «زنده باد»ائتلاف کند
وکفش آهنی تـنگ تری
برای آزادی بسازند
«مرده باد »
کوهی بسازد از جسدهای سوخته ...
«زنده باد»
اتاق های شکنجه مدرن تری برپا کند
وما
که می خواستیم
جهان بهتری بسازیم
مشت های مان در هوا معلق بماند.... ( ؟؟)