فلسفه ی سفره ی هفت سین این است که به شماره ی هفت امشاسپند از عدد هفت مایه می گرفت. دکتر «بهرام فره وشی» در جهان فروری مبنای هفت سین را چیدن هفت سینی یا هفت قاب بر خوان نوروزی می داند که به آن هفت سینی می گفتند و بعدها با حذف (یای) نسبت به صورت هفت سین در آمد. او عقیده دارد که هنوز هم در بعضی از روستاهای ایران این سفره را، سفره ی هفت سینی می گویند. چیزهای روی سفره عبارت بود از :
آب و سبزه، نماد روشنایی و افزونی.
آتشدان، نماد پایداری نور و گرما که بعدها به شمع و چراغ مبدل شد.
شیر، نماد نوزایی و رستاخیز و زایش دوباره.
تخم مرغ، نماد نژاد و نطفه.
آیینه، نماد شفافیت و صفا.
سنجد، نماد دلدادگی و زایش و باروری.
سیب، نماد رازوارگی عشق.
انار، نماد تقدس.
سکه های تازه ضرب، نماد برکت و دارندگی.
ماهی، نماد برج سپری شده ی اسفند. حوت (= ماهی)
نارنج، نماد گوی زمین.
گل بیدمشک که گل ویژه ی اسفندماه است، نماد امشاسپند سپندارمذ.
نان پخته شده از هفت حبوب.
بَرسَم (= شاخه هایی از درخت مقدس انار، بید، زیتون، انجیر در دسته های سه، هفت یا دوازده تایی).
خرما، پنیر، شکر.
قرآن مجید.
و گلاب که بازمانده ی رسم آبریزان یا آبپاشان است (بر مبنای اشاره ی ابوریحان بیرونی چون در زمستان انسان همجوار آتش است، به دود و خاکستر آن آلوده می شود و لذا آب پاشیدن به یکدیگر نماد پاکیزگی از آن آلایش است...
برگرفته از وبلاگ آقای محترم!!!!!!!!