کاش من هم به لطف مذهب نور تا مقام حضور می رفتمکاش مانند یار صادقتانبی امان در تنور می رفتم علم عالم در اختیار شماستجبر در این مسیر حیران استچشم هایت طبیب و بیمارشیک جهان جابر بن حیان است روز و شب را رقم بزن آخرماه و خورشید در مُرکّب توستملک لا هوت را مراد توییآسمان ها مرید مذهب توست قصه تکرار می شود یعنیباز هم در مدینه عاشق نیستکوچه در کوچه شهر را گشتمهیچ کس با امام ، صادق نیست***خواب دیدم که پشت پنجره هاروبروی بقیع گریانمپابه پای کبوتران حرمدر پی آن مزار پنهانم گریه در گریه با خودم گفتمجان افلاک پشت پنجره هاستآی مردم ! تمام هستی مادر همین خاک پشت پنجره هاست سید حمیدرضا برقعی