خواستم تا در شب تنهایی ام ماهی شوی
خواستی شیرینی خواب شبانگاهی شوی
از شب آغوش تا صبح جدایی راه نیست
کاش یک شب میزبان صبح دلخواهی شوی
عشق با خود فتنه ها دارد،زلیخا را بگو
می توانستی شبی زندانی چاهی شوی؟!
ای دل غافل ! چه آسان روزها را باختی
کاش روزی لایق دیدار کوتاهی شوی
ای تنت ابری تر از شبهای غمگین شمال!
کاش گاهی بر تنم باران ناگاهی شوی
--------------
گفت:بویت موی دریا را پریشان می کند
زود راهی شو که شاید رود گمراهی شوی
درود
میلاد با سعادت چهارمین امام شیعیان حضرت زین العابدین علیه السلام برتمام شما خانواده ی بزرگ پارسی بلاگ مبارک باد.
امروز دل اهل ولایت شاد است
میلاد سعید اشرف ایجاد است
آن قدر به درگاه خدا کرد سجود
معروف از آن به سید سجاداست
نامه ای که آخرین انسان روی زمین برای خدا می نویسد:
ای آفریدگار من ودست های من
من از هزاره ی هفتم پس از بلوغ این نامه را
از سرزمین خویش برایت نوشته ام
از رفتن تو وتنهایی خودم بسیار گفته ام
بعد از تو ای همه
در سرزمین من، هر درخت در ابتدای رویش خویش دار می شود
اینجا که یو سفش
با نرخ برده راهی بازار می شود
فریاد از این زمین
از کعبه ها ومردم واین قوم زر پرست
این جا هوای مرگ کرور کرور هست
اینجا غرور هست
دست های هوس به دامن عفت گرفته است
چشمان کور است
اینجا سلام نیست
از رهگذار باد
در سرزمین داغ من از آب جز سراب
بر زخمی گلوی من تشنه کام نیست
در سرزمین من
این یادگار پاک خدایان جاودان
زردشت تنها امید من
دیریست خسته است
من با دو چشم خویش افسوس دید ه ام
که بازوان خسته ی میترا شکسته است
وقتی که پای من به سرایت نمی رسد
حتی صدای من به صدایت نمیرسد
وقتی که مرد نیست
در کوچه های خلوت شهری که مرده است
دست است و صورت است و بر آن سیلی است
وای حرفی زدرد نیست
من، نه
فدک، نه
سجده ومحراب ، نه ، کتاب ، نه
حتی تو هم غریبی و از یاد رفته ای
ای کاش می رسید صد سال های پیش
مردمسیح تو
اسطوره ی زمین و زمان من........
*******
دیگر کلام تازه ای ندارم وگر نه زخم
یک زخم کهنه است
قربانت ای همه
از سرزمین من
«یک شاعر گم نام»
حسین جان! ای ابر شعله ورِ هستی، میلادت بارش رحمتی است بر کویر خشکیده دل های ما.
ولادت خجسته امام حسین(ع) مبارک باد