الا که را خدایی خدا کند که بیایی...
اللهم عجل لولیک الفرج...
بیا آقا...بیا
کنج خرابه منزلم شد پدر کی می آیی؟
شنیدم ازعمه که رفتی سفر کی می آیی؟
در انتظار بابم
آید مگر بخوابم
بابای من کجایی؟
آخر بگو جوابم...
دل برده امشب نغمه ی سروشم مهربانا
آید صدایش دم به دم به گوشم مهربانا
در انتظار بابم
آید مگر بخوابم
بابای من کجایی؟
آخربگو جوابم
امشب...
4 صفر...
شام...
خرابه ای در نزدیکی کاخی...
تاریک...
سرد...
.
.
.
دخترکی سه ساله...
بهانه ی بابا رامیگیرد؛از عمه بابا را میخواهد.
شاید او نشانی داشته باشد...
از بابا....
بابا را صدا میکند...
گریه میکند...
عمه ی مهربان کودک را درآغوش میگیرد...
برایش لالایی میخواندوبه او میگوید که پدر به سفر رفته است...
دخترک با چشمانی اشک آلود به آسمان خیره میشود وآرام ازخدا میخواهد
تا او را به پدر برساند...
از خدا میخواهد
تا هرچه زودتر پدر راببیند...
خنده ای برلبانش مینشید حرف پدر یادش می آید که خدا
دعای کودکان را زودتر مستجاب میکند...
در آغوش عمه بخواب میرود...
فردا...
5 صفر...
به آرزویش میرسد...
.
.
.
براستی چه زود دعای کودکان مستجاب میشود...
.
.
.
رقیه س جان ؛برایمان دعا کن...
دعا...
دعایت زود مستجاب میشود...
چراکه خدا دعای کودکان را زود مستجاب میکند...
مرد ها در چار چوب عشق? به وسعت غیر قابل انکاری نامردند! برای اثبات کمال
نامردی آنان? تنها همین بس که در مقابل قلب ساده و فریب خورده ی یک زن،
احساس می کنند مردند. تا وقتی که قلب زن عاشق نشده?پست تر از یک سگ
ولگرد?عاجز تر از یک فقیر و گداتر از همه ی گدایان سامره. پوزه بر خاک و دست
تمنا به پیشش گدایی می کنند.
اما وقتی که خیالشان از بابت قلب زن راحت شد?به یک باره یادشان می افتد که
خدا مردشان آفرید!!
و آنگاه کمال مردانگی را در نهایت نا مردی جست و جو می کنند...
امروز و تکلیف! امروز و امام...
مرد شدن زیاد وقت می خواد...
آدم شدن بیشتر !! اگه هر دقیقه فقط 100 تا نوزاد توی این کره خاکی به دنیا بیان ،
با یه حساب دودوتا چهارتا ، ببین چند تا عین من و خودت هر روز میان و چند تا هم میرن!
بعدشم عدد سال قمری رو از سال امامت امام زمان کم کن و حساب کن...
ببین وقتش نشده 313 تا ادم حسابی بین ما پیدا بشن؟
گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست
بین من و عشق تو ولی فاصله ای نیست
گفتم که کمی صبر کن و گوش به من کن
گفتی که نه باید بروم حوصله ای نیست
پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف
تو رفتی و دیگر اثر از چلچله ای نیست
گفتی که کمی فکر خودم باشم و آن وقت
جز عشق تو در خاطر من مشغلهای نیست
رفتی تو خدا پشت و پناهت به سلامت
بگذار بسوزد دل من مساله ای نیست